رمان بوک | دانلود رمان | رمان

رمان بوک دانلود رمان جدید با لینک مستقیم رمان ایرانی بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه pdf رمان آنلاین بهترین رمان ها وبلاگ رمانبوک.

رمان بوک | دانلود رمان | رمان

رمان بوک دانلود رمان جدید با لینک مستقیم رمان ایرانی بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه pdf رمان آنلاین بهترین رمان ها وبلاگ رمانبوک.

۲۲ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

رمان قرار نبود

 

رمان قرار نبود دانلود رمان عاشقانه قرار نبود اثر هما پور اصفهانی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با لینک مستقیم


داستان درمورد دختری به اسم ترساست که دو سال پشت کنکور مونده الان منتظر جواب کنکوره ، مادر ترسا چند سال پیش فوت کرده ترسا با پدر و مادربزگش (عزیز جون) زندگی میکنه ، خواهر بزرگش هم ازدواج کرده ، ترسا آرزو داره که بره کانادا و اونجا ادامه تحصیل بده ولی پدرش به دلیل تجربه ی تلخی که در رابطه با فرستادن آتوسا (خواهر ترسا) به خارج داشته تحت هیچ شرایطی راضی نمیشه که ترسا رو بفرسته کانادا ، به همین خاطر همین ترسا و دوستاش سعی دارند با همفکری هم راه حلی برای راضی کردن پدر ترسا پیدا کنند که موفق هم میشند ولی برای عملی شدن این راه حل یه سری اتفاقاتی میفته و شخصی وارد زندگی ترسا میشه که مسیر زندگیشو عوض میکنه …

 

خلاصه رمان قرار نبود

 

صدای آهنگ آنشرلی بلند شد … سرم داشت منفجر می شد … دستم رو از زیر پتو بیرون آوردم و روی عسلی کنار تخت کشیدم!
صدا لحظه به لحظه داشت بلندتر میشد و من لحظه به لحظه عصبیتر میشدم!
بالاخره دستم خورد به گوشم … چنگش زدم و کشیدمش ریز پتو … یکی از چشمامو به زور باز کردم و دکمه قطع صدا رو زدم … صدا خفه شد!
نمیدونم چرا آهنگی رو که اینقدر دوست داشتم گذاشته بودم برای آلارم گوشیم … دیگه داشتم از این آهنگ متنفر میشدم!
ساعت چند بود ؟ هفت صبح … لعنتی … خوابم میومد دیشب تا صبح داشتم چت میکردم و تازه دو سه ساعت بود که خوابیده بودم!
این چه قرار کوفتی بود که من با دوستام گذاشته بودم … انگار مرض داشتم … با غر غر از جا بلند شدم و کش و قوسی به بدنم دادم … نگاهم به در و دیوار بنفش اتاق افتاد … همه دیوارها با کاغذ دیواری بنفش پوشیده شده بود و بهم آرامش میداد!
در حالی که لی لی میکردم تا خورده چیپس هایی که از دیشب کف اتاق پخش شده بود و حالا چسبده بود به پایم جدا شود کنار پنجره رفتم و با ضرب گشودمش …

 


به لینک زیر مراجعه کنید :


دانلود رمان قرار نبود

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۸ ، ۱۲:۲۶
نوول رمان

رمان شرکت عشق

رمان شرکت عشق

دانلود رمان شرکت عشق اثر بیتا منصوری با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم

سوگند به اسم تو ذکرت نشد جدا از من ، گرفت دست تو را پس چرا خدا از من ، چنان بسوی تو با سر دویدم‌ از سر شوق ، که روی برف نماندست ردپا از من ، منم آن دختر از دیار غم ، منم آن کسی که غم خورد و غم خوار بود ، منم منم منم تنها منم ، تنها یاری رسان خود منم ، خدایا دوستش داشتم چرا گرفتی دستش را از دست من ، خدایا من هنوز دوستش دارم برگردانش …

خلاصه رمان شرکت عشق

خانوم پرونده های شرکت هایی که پیشنهاد کار بهتون دادن رو نگاه کردم و بهتریناشو جدا کردم گزاشتم رو میزتون شما یکی رو انتخاب کنید و به من اطلاع بدید که من با شرکت تماس بگیرم!

باشه ایی گفتم و راهی اتاقم شدم!

وای شرکت دو هفته است حسابدار نداره … باید به پرستو بگم اگهی بزن … اوف باید معدلش هم بالا باشه تا راحت باشم!

بعداز کارهای هر روز و روزمره سوار ماشینم شدم به سمت عمارت روندم … مستقیم رفتم تو اتاقم و لباسامو با یه تاپ و شلوارک عوض کردم رفتم سمت اتاق سینا!

داداشم یکسال تصادف کرده و نخاعش آسیب دیده و الان نمیتونه راه بره!

افسردگی حاد گرفته و با کسی جز من حرف نمیزنه … در زدم داخل شدم با خنده گفت : سلام پرنسس دادا …

به لینک زیر مراجعه کنید :

دانلود رمان شرکت عشق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۸ ، ۱۱:۱۸
نوول رمان